آتش در گاتها
نوشته
دکتر لوجی کاما
چرا آتش:
آتش برای ما بهدینان سمبلی بسیارمهم میباشد. تقریباً تمام مراسم دینی زرتشتیان در حضور آتش انجام میشود.این آتش هم میتواند آتش بهرام(آتش ادرن) که آتشی است دائمی یا حتی آتشی باشد که صرفاً برای مراسم دینی آن روز( که یک آتش موقتی میباشد) بر پا شده باشد. آتش در تمام در مهرها (آتشکدها) کانون مرکزی آن در مهرمیباشد و تمام نیایشها در روبروی آتش صورت میگیرد. آتشهای مقدس دائمی برای زرتشتیان اهمیت خاص و والای دارد. موبدان به وجهه اهمیت این نوع آتشها،آنها را آتش پادشاه لغب میدهند. زمانی که آتش از حالت فیزیکی آن تبدیل به یک سنبل والا و محترم میشود این لوزم را بوجود میاورد که ما نیز در باره اهمیت آن سنبول، اگاهیهائی را جویا بشویم برای مثال آیا این آتش مقدس نشانی از اهورمزد میباشد، یا فقط یکی ازنشانه یکی از قدرتهای پروردگار میباشد؟.آیا آتش سمبل تمایز بین دنیای فیزیکی و متافیزیکی میباشد؟.
آتش در حالت فیزکی آن به ما گرما و نور میبخشد.اگر همین آتش بیش از حد گرم باشد میتواند مواد معدنی را به گاز وهمچنین میتواند اکثر مواد آلی را به فرمهای دیگر تبدیل بکند. به همین خاطرآاتش میتواند یک سمبل روشنای و نور باشد.آتش میتواند همان نوری باشد که جهل را بواسطه خرد از پای درآورد. بطور کلی آتش میتواند به ما گرما ببخشد به عنوان یک سنبل میتواند یک ماده پاک کننده محسوب شود.بر همین اساس آتش در حالت متافیزیکی آن میتواند یک سنبل تعدیلی از بدی و پلیدی به خوبی و رستگاری باشد.
در زمانهای پیشتر ازدوران زمان اشو زرتشت، آتش مقام ویژه ای در جامعه های کهن هند و آریائی داشته است.آتش در آن زمان در مراسمها و قربانگها استفاده میشده است.
بطور کلی آتش جایگاهی بس مهم در آئینهای پیش از اشو زرتشت به خود اختطا ص میداده است.آتش حتی امروزه هم در بسیاری از مراسم مذهبی چه وابسته به جامعه اولیه هند و آریائی و چه غیر وابسته به آن استفاده های وسیعی دارد.ولی درمیان این ادیان، فقط در مذهب زرتشت هست که آتش یک چنین جایگاه برجسته ای به خود اختطا ص داده است.
فرگشائی( تحلیل)
سوا ازاینکه آتش برای اشو زرتشت چه مفهومی داشته، این مسئولیت ما زرتشتیان میباشد که خود را به معنا و مفهوم آن، همانطوری که پیامبرمان در نظر داشته آشنا بکنیم.درک مقام آتش در دین بهی فقط با استفاده از راهنمائیهای گاتها قابل اجرا میباشد.واژه آتش یا واژه های هم ریشه آن مانند آثر آثراس اترو و اتری همه در یسنا های 31.3 و31.19 و 34.4 و 43.4 و 43.9 و46.7 و 47.6 و 51.9 استفاده شده است.
در این مقاله سعی کرده ام که از بندهای یسنای ذکر شده در بالا استفاده کردهام تا بتوانم معنای آتش در گاتها را آنطور که منظور پیامبرمان اشو زرتشت میباشد دریابم. در این برهه من از دو ترجمه مختلف از گاتاها یکی بوسیله آقای دکتر ایرج تاپروالا و دیگراز ترجمه ای آقای دکتر استنلی استلر میباشد. البته باید این را هم اضافه کنم که اشنائی من به گاتاها ازراه مطالعه ترجمه دکتر تاپروالا میباشد.دراین ترجمه از گاتاها که یک ترجمه عینی میباشد ایشان در مورد تمام بندهای گاتاها تشریهای شخصی هم ضمیمه کرده -اند. هر چند که این تشریحات بسیارماهرتانه میباشد ولی عاری ازاستنباتهای شخصی هم نمیتواند باشد. خوشبختانه هر دو ترجمه از گاتاها که من در این مقاله از آن بهره گرفته ام از لحاض رویش تقریبن یکسان میباشد.من هم به نوبه خود سعی کردم که از هر دو ترجمه بنا به سلیقه شخصی خود به نحو احس ازآنها بهره بگیرم. بعضی از واژه ها در گاتاها مانند امشاسپندان ترجمه خاصی در زبان انگلیسی ندارند.اینجانب در مقاله های قبلی بطور اخص صحبت کرده ام از این رو واژه امشاسپندان را همان طور که در گاتاها آمده است، در گفتارهایم بازگو خواهم کرد. علاوه بر دو ترجمه ذکر شده در بالا، من به صرف مقایسه از کتابی به نام سرودهای الهی زرتشت که به زبان کهن اوستائی، نوشته آقای دکتر تاپروالا وترجمه شده بدست استادان دستور فرامرز و پیلو نهنهواتی، آقای ستنا و بالاخره پروفسور کریستین بالتیموراستفاده کرده ام.ازآنجاکه منیک زبانشناس نیستم و در مورد زبان اوستائی هم مطالعاتی نداشته ام،بنابر این نمیتوانم هیچ نظر خاصی در مورد این ترجمه ها داشته باشم، ولی تلاش من در این بوده است که در این سفر شخصی به عنوان یک زرتشتی عادی واستفاده احسن از تمام منابع یاد شده سهی کرده ام که به معنی واقهی آتش، که در اصل یک نماد فیزیکی از پرتو الهی میباشد وهمچنین اهمیت مینوئی آنرا آنطور که در گفتارهای پیامبرمان آمده است جویا باشم.
قبل از شروع به کنکاش در معنای آتش در میان بند های مختلف یسنا میخواهم اشارهای نیز داشته باشم در مورد خود واژه آتش، همانطوری که در هر یک از این ترجمه ها به آن واژه اشاره شده است. آقای دکتر تاپروالا معتقد است که آتش یک سمبل درونی و نهانی میباشد که اهورمزدای بزرگ در قلب و وجود هر انسان قرار داده است.اما دکتراستنلی استلر معتقدهستند که آتش نشانه اشا (راستی) میباشد. دستور فرامرز و پیلو نهنهواتی معتقدند که آتش نماینده خرد میباشد.اشو زرتشت درهر بند ی از گاتها که به اتش اشاره کرده است انرا به دادار یکتا نسبت داده است.بنابر این خواننده گاتاها به این نتیجه میرسد که آتش یک وابسته و قوه ذهنی از اهورمزدا میباشد. من در این مقاله سعی کرده ام که به این وابسته و قوه ذهنی از اهورمزدا با نگاهی دقیق و مو شکافانه بنگرم.
یسنا: 31.3
{ چه پاداش و سزای به دستیاری از آذر(آتش مینوی) برای این دوگروه مهیا خواهی نمود سرانجام کسی که در راه دین کوشاست چیست، ای مزدا مرا از زبان و کلام خود اگاه فرما تا من آنرا به جهانیان مژده برسانم. }
در این بند از یسنا اشو زرتشت از اهورمزدا میخواهد که به وی اعلام کند که پاداش اشوان وسزای افراد ددمنش چیست و واکنش آتش اهورائی به این دو گروه چه خواهد بود این اگاهی به اشو زرتشت کمک خواهد کرد که افراد کج اندیش را به راه راستی(اشا) هدایت بکند. بنابر این اشو زرتشت بر این باور است که نور الهی (آتش) خلعه ایست که بدان وسیله اشوان پاداش خواهند گرفت.
یسنا: 31.19
{ به آن کسی باید گوش داد که ار راستی برخوردار است به آن دانائیکه درمان بخش زندگی است بآن کسیکه برای اثبات کلام خویش تو ای اهورا که از برای قضاوت مدعیان برافروخته شود استوار تواند ایستاد.}
دو مرتبه در این بند از یسنا، اشو زرتشت آتش الهی را به عنوان یک عامل توانا معرفی میکند که قدرت و توان آن را دارد، که بتواند آمرزش پاداش به نیک کاران و جزا به ددمنشان عطاء بفرماید. جمله آخر این بند از یسنا در حقیقت پیش در آمدی است از بند بعدی آن، و از لحاظ مفهومی بیشتر به آن بند از یسنا متعلق میباشد.چرا که یسنای 31.20در مورد پاداش یا آخروعاقبت این دو گروه از مردم بیشتر صحبت شده است.
یسنا: 31.20
{ کسیکه به دوستار راستی بگرود از او در آینده ذلت طولانی وتیرگی و خووش زشت و ناله و فغان دور ماند اما شما ای د روغ پرستان روزگارتان چنین خواهد بود اگر کردارتان رهنمای وجدانتان گردد.}
یسنا: 34.4
{ از زبانه آذر تو ای اهورا که از پرتو اشا زورمند است خواستاریم که بگماشته توانا و پیمان شناس تو خوشی و خرمی بخشد و به دشمن به یک اشارهای مزدا رنج و شکنج آورد.} (پ)
خداوند خواهان فروغ تو میباشیم که از پرتو راستی توانا است. آن نیرومند و تند ترین است و اشکارا به یاران یاری میکند و ای مزدا آزار بد خواهان را با دستهای توانایش باز میدهد.}(ج)
آین بند در آتش نیایش در پایانبخش اصلی اوستا استفاده شده است. سه بند دیگر از گاتها در آتش نیایش وجود دارد که البته در آنها اشارهای به آتش نشده است.ما در این آیه به سرعت و وضوح به قدرت و توانائیهای آثر(آتش) آن طور که مورد نظر اشو زرتشت بوده است آشنائی پیدا میکنیم. واضع است که قدرت آتش از اشا مشتق میشود.آتش همیشه به مومنان کمک و همراهی میدهد. لطفا اجازه بدهید که در اینجا منظورم را در مورد کمک و همراهی کمی بست بدهم.
همراهی و کمک که آتش به مومنان عطا میکند بصورت رهائی از محدودیتها مانعات و مشکلات در چشم و گوش و فکر شخص موئمن خواهد بود و این رهائیها میتواند شخص موئمن را از یوغ شک و تردید آزاد بکند.بنابر این آتش الهی مانند فانوسی عمل میکند که به کمک نیکوکاران میاید و آنها را از شر کج اندیشان محفوظ نگه میدارد. علاوه بر این آتش قدرت رویاروئی با اهریمن را هم دارد. نکته دیگری که در این بند از یسنا به آن اشاره شده اعتراف قلبی انسانها به هرچه نزدیک شدن آنها به این آتش الهی میباشد.
یسنا: 43.4
{ خواستارم که ترا قادر و مقدس بشناسم ای مزدا وقتیکه قسمت هریک را در دست گرفته دروغ پرستان را سزا و دوستاران راستی را پاداش خواهی داد (آن) هنگامی خواهد بود که زبانه آتش تو که بتوسط اشا زورمند است مرا قوه پاک منشی خواهد بخشید.}) پور)
{ مزدا هنگامی که ترا توانا و افزاینده شناختم که دریافتم تو با دستهای خود یاری میکنی و به هر دو گروه هم دروغکار هم درستکار از پرتو فروغ خود که از راستی و درستی نیرو مییابد پاداش میدهی. من از گرمی آن تاب و توانایی منش نیک را میابم.}(جعفری)
دوباره دراین بند از یسنا به ما گفته میشود که آتش عاملی است که اصول قدرت خود را از اشا دریافت میکند و بنابراین اشا پاداش یا سزای کار این دو گروه را به عاملا نش ارزانی خواهد کرد. علاوه بر این مطلب در این بند از یسنا یک موضوع دیگرهم برای ما شفافیت پیدا میکند و آن ارتبات آتش با دستهای اهورامزدا میباشد (انسلر) و این کمک اهورمزد است که اشوان را در پناه خود نگه میدارد.البته منظور ازشخص درستکار در این بند، خود اشو زرتشت میباشد.
یسنا: 43.9
{ آنگاه ترا مقدس شناستم ای مزدا اهورا وقتی بود که وهومن بسوی من تافت و پرسید به چه چیز خود را تشخیص توانی داد (زرتشت گوید) تا زمانی که آتش تو زبانه کشد و من در مقابل آن ستایش کنان فدیه آورم پیرو راستی خواهم بود.(یعنی ما دامیکه در مقابل آتش مقدس مانند پیشوائی با خدا در راز و نیاز خواهم بود همین سبب خواهد شد که از راستی روی بر نتابم و آئین مزدا را از یاد نبرم) }
طبق ترجمه دکترتاپروالا وهومن از زرتشت میپرسد (به روایت اسلر- زرتشت از سپنا مینو میپرسد) به چه کسی باید ستایش کرد؟. در جواب به وی گفته میشود که ای زرتشت، ستایش به آتش الهی بفرست. بعد از این جمله در این بند اشا و آتش به یکدیگر مربوط شده اند.
ایسلر در این رابطه چنین میگوید. آتش به عنوان یک مانفیست حق و حقانیت (اشا) عنوان شده است ستایش آتش همان ستایش حق و حقانیت میباشد.( کتاب گاتهای زرتشت صفحه 3 6 � پاورقی 9).
اما نظر دکتر تاپروالا در این مورد بدین سان است که در ذیل میخوانید:
آتش فیزیکی نماینده همیشگی و سمبلی از آتش الهی است که دردرون هر انسان در طلعلل میباشد.در یسنای 62.1 به ما میگوید : اتر س پوترا اهورائی مزدا. معنای لفظی این جمله لقب دادن آتش به پسری خدا میباشد.درادبیات فقهی پهلوی اشاوهیشتا این مقدس فنا ناپذیر (اردیبهشت) را با اتش مقدس مترادف کرده است. در حقیقت در میان پارسیان هندوستان امروزه اردیبهشت معنای یکسانی با آتش دارد. منشع این باور در اصل از همین بند از یسنا سرچشمه گرفته است.هر دو مترجمان در این باور هستند که پاسگزاری به آتش در حقیقت پاسگزاری به اشا میباشد.
یسنا: 46.7
{ ای مزدا قطع نظر از آتش و منش پاک که از اثرآانها جهان صداقت نجات خواهد یافت که را از برای پناه و حمایت مثل من کسی خواهی گماشت وقتیکه دروغ پرست بقصد آزار من مهیا گردد وجدانم را از چنین تعلیمی اگاه ساز.}
این بخش از یسنا سرآغاز نیایش کاما مزدا میباشد که ما زرتشتیان همگی به واسطه آئین کشتی بستن با آن آشنائی داریم. در گاتها این بند از یسنا نقل قولی است از طرف اشو زرتشت به اهورا مزدا در زمانی که ایشان، از طرف تمام طبقات جامعه خود رانده شده بود و مجبور به گریختن از کوی و کاشانه برای حفظ جانش از دست ددمنشان شده بود. در این بند از یسنا به وضوع به ما آشکار میشود که اشو زرتشت معتقد است که آتش آتش الهی به موازات با وهومن قادر است که وی را در برابر دشمنانش حما یت بکند. ما در اینجا با یک بعد دیگر از آتش اگاه میشویم و آن قدرت آتش در برای حفاظت جانی معتمدان میباشد. علاوه بر این ما میتوانیم یک نتیجه دیگر از این بند از یسنا داشته باشیم. ما در سخنان پیش متوجه شدیم که آتش قدرت خود را از طریق اشا (قانون جاودانی) بدست میاورد.این بدین معنی است که عمل آتش به سمت سرنوشت نهایی آفرینش میباشد که در حقیقت از بین بردن نهایی و کامل اهریمن میباشد.در اینجا به ما محقق میگردد که اتش و اشا در گاتاها مکمل و اثر متقابل بر یکدیگر دارند.البته ما در این مورد در نوشتارهای گذشته اشاراتی داشته ایم. بنابر این آتش اهورمزدا واسطه و مکمل اشا میباشد. آتش قدرت خود را از اشا دریافت میکند و آتش در حد نهایت برای به تحقق رسیدن اشا فعالیت دارد.
یسنا:47.6.
{ ای مزدا، اهورا تو از این خرد مقدس بتوسط آتش و آرمتی بهر دو طرف جزا خواهی داد بسا اشخاص مایلند که ان را شنیده ایمان آورند.}
اگر این بند از یسنا را فقط به صورت یکتا و جداگانه آن در نظر بگیریم در حقیقت حاوی اطلاع جدیدی در مورد آتش، که تا بحال در بندهای گذشته به آن اشاره نشده باشد، برای ما ندارد. برای مثال این بند هم مانند بند های دیگر به ما میگوید که آتش پاداش منصفانه ای را برای هر دو گروه به ارمغان میاورد. در اصل اشو زرتشت همان واژه ای را در این بند استفاده میکند که در بند 31.19 استفاده کرده است ولی اگر ما به بند بعدی یسنا توجه کنیم متوجه میشویم که این دو بند از یسنا مکمل یکدیگر هستند و باعث آشنائی بیشتر خواننده با مفهوم آتش میشود.
یسنا: 47.5
{ ای مزدا اهورا از آن بهترین نعمتهائی که تو بتوسط این خرد مقدس به پیرو راستی وعده دادی آیا دروغ پرست که ار اعمال خویش پیرو آ ک منش( آک بمعنی بد و زشت) است بر خلاف اراده تو از آن بهرمند خواهد شد.}
در بند بالا اهور مزدا به انسان نوید پاداش منصفانه توسط روح القدس به میزان درجه خلوص کردارو گفتار و اندیشه مان میدهد البته آن هم در یک زمان مناسب و تعین شده از جانب خداوند. همانطورکه دریسنای47.6 مشاهده کردیم این وسیله و ابزار برای این پاداش آتش اهورمزدا( اترآ ) میباشد.بنابراین آتش جلوه اهورائی ( اشا و وهومن و سپنتا مینو) در گیتی میباشد.آتش با کمک از خدا پاداش منصفانه ای برای هر دو گروه تعین کرده است که بنا به درستی یا کجی راه انسانها در زمان حیاتشان در این کره خاکی به آنها عطاء خواهد شد و بالاخره آتش به ما اجازه میدهد تا از راه وی راز حقیقی خلقت را کشف کنیم.
یسنا:51.9
{ چه مزدی ای مزدا برای طرفداران هر دو فرقه بواسطه زبانه اتش سرخ و فلز گداخته فراهم خواهی ساخت از برای صاحبدلان علامتی در آن قرارده (یعنی) زیان از برای دروغ پرستان و سود از برای پیروان راستی.} (پور)
{تو از آتش فروزان وبا آزمایش فلز گداخته به هر دو گروه راستگار و دروغکار پاداش میدهی زیرا این دستور زندگی است که رنج از برای دروغکار است و سود و خوشی از برای رستگار.}(ج)
در این بند آخرین از گاتها که درآن به آتش اشاره شده اشوزرتشت بار دیگر در باره آتش با ما صحبت میکند و دومرتبه به ما گوشذرد میکند که آتش عامل اهورا مزدا میباشد که بدان وسیله خداوند پاداش منصفانه به هر دو گروه از مردم عنایت میکند . در این بند از یسنا آتش را با فلز گداخته همراه کرده است و علت این امر در این است که بنا به اصول فقهی بعدی آتش نقش پالایش دنیا را از شر اهریمن در روز رستاخیز دارد. این واقعیت که پاداش منصفانه به هر دو گروه داده خواهد شد و اهریمن ( کج اندیشان) از بین خواهند رفت را باید به عنوان یک نصیحت همیشه در ذهن داشته باشیم.
فرجام سخن:
ما در این مقاله به چند بخشی از بندهای یسنا که در مورد آتش در آنها اشاره شده نگاهی جوینده داشتیم. در این فرجام نامه من سعی خواهم کرد که یک جمع بندی کلی به حضور شما عرضه بکنم.
یک: آتش یک واسطه یا قوه یا وجهه وجودی اهورمزدا میباشد. مظافا بر اینکه آتش یک واسطه فعال میباشد بر خلاف امشا سپندان که یک ایده یا یک صفت مطلوب میباشد.مهمترین اثر آتش ارزانی پاداش به پاکمنشان و جزاء به کج منشان در روز رستاخیز میباشد.این خاصیت آتش برای بد کاران غیر مملوس است.به عنوان دیگر بدکاران همیشه تقاص بدی خود را همیشه دریافت خواهند کرد.آتش فر و قدرت خود را از اشا (راه راست و درستی) دریافت میکند. آتش با وهومن (خرد نیک) همکاری میکند تا قانون اشا را جاری بکند تا از این راه بتواند راستی را بر اهریمن غالب بگرداند.آتش همیشه کمک دهنده به معتقدین میباشد. کمک و راهنمائهای آتش به معتقدین همیشگی و با شفاویت میباشد.به همین علت آتش نشان دهنده یا به عبارتی دیگر روشن کننده راه اشا میباشد. آتش نه تنها یک راهنما برای معتقدان میباشد بلکه به عنوان یک حامی فیزیکی نیز در برابر خطرات جانی که بوسیله کج اندیشان در سرراه معتقدان میگذارند هم عمل میکند.اشو زرتشت به این امر در یسنای7. 46 اشاره کرده است. همچنین در یسنای 43.4 آتش به عنوان قدرت یا دستهای حامی دهنده اهورامزدا یاد شده است و اشو زرتشت تقاضای کمک از همین دستها را دارد.در یسنای 34.4 به ما گوشذرد میشود که ما باید آتش را همیشه خواهان باشیم و در یسنای 93.4 به ما گفته میشود که آتش به اندازه اشا سزاوار تقدس میباشد.بنابر این مفهوم و معنی واقعی آتش الهی چیست؟ به نظر من آتش وجود فیزیکی خدا در گیتی میباشدکه همانند فانوسی میباشد که راهنما و حافظ افراد است که با خرد خوب خود مفهوم واقعی اشا را درک کرده اند.این افراد سپس با فعالیت خود باعث بر قراری اشا میشوند و از این برهه پاداش کارهای نیک خود را میگیرند و از طرف دیگر افرادی که اشا در زندگیشان جائی نداشته است به سزای کارهای خود خواهند رسید.آتش نطفه عطف الهی در دادخواهی میباشد.این جمله به این معنا میباشد که انسان عاقبت عمال خود را چه خوب و چه بد خواهد دید.آتش همچنین به نما یندگی از خدا تمام جهان را از بدیها در روز رستاخیز(فرشکوتی) پالایش خواهد کرد.آتش به نمایندی از خدا و با کمک به اشوان باعث شهریوری آنان خواهد شد.
بخاطرمسئولیت سنگینی که مذهب زرتشتی به عنوان یک بهدین بر دوش ما گذارده است اکثر ما در این گمان هستیم که این مذهب مضیقه باری برای پیرووانش میباشد. ما در این مذهب همکار و همیار خدا هستیم وتنها رستکاری ما بستگی به درک و فهم واقعی اهورامزدا دارد.نه تنها رستگاری ما بلکه بلکه رستگاری تمام گیتی بستگی به درک و فهم واقعی از اهورامزدا دارد.این امر ممکن است که برای یک شخص ضعیف النفس ترسناک باشد و چه بسا این نوع از افراد در این امر احتیاج به کمک داشته باشند. مظافا بر این افراد دیگری نیز در میان ما وجود دارند که در اکثر اوقات زندگی با تقوائ دارند ولی هر چرندگاهی خود را در دام دسیسه های اهریمنی میابتند ،خطوصا زمانی که آن دسیسه ها قویتر از اراده های شخصیشان باشد. در این اوقات انسان باید از خدا کمک بطلبد.ما باید برای مبارزه با این دسیسه ها به آموزشهای زرتشت اشنائی و اعتقاد داشته و بدانیم که خدا همیشه یار و همکار اشوان میباشد. این همکاری الهی به صورت آتش ( فطری) میباشد.اشو زرتشت در یسنای 46 بند 7 خود از خودایش این را خواستار میباشد.
در اینجا لازم است که یک نکته را روشن بکنم و ان در مورد سرشت این کمک و چطور این کمک به انسان ارزانی میشود.گاتها در این مورد به ما میگوید که آتش قدرتش را از اشا بر میگیرد( یسنا 34.4) وآتش با وهومن همکاری میکند تا اشا را بر قرار بسازد. وهومن واشا و آتش با یکدیگر بر ضد دسیسه های اهریمن همکاری میکند.(یسنا 46.7) در درجه اول بنظر میرسد که این کمک (آتش) فقط شامل افرادی میشود که در راه اشا قدم برمیدارند ولی من اعتقاد دارم که این کمک متناسب به میزان پیروی هر شخص از اشا در زندگی روزمره شان میباشد. اضافا براین کمکی که ازآتش به ما میرسد مطابق با اشوانی جهانی میباشد و برای مثال نمیتواند بر ضد قوانین طبیعی باشد. در نتیجه نمیتوان از آتش انتظار معجزه داشته باشیم. یا نمیتوان انتظار داشته باشیم که آتش ما را از تصمیم های بد شخصی حفاظت بکند.
اگر در مذدایسنا آتش سمبل اهورمزد در گیتی میباشد بنابر این تقدس دادن به این سمبل اهورائی در حقیقت احترام گذاردن به خالق یکتا میباشد. بنا بر این امر ما باید آتش را همیشه فروزان نگه داریم چرا که با خاموشی آن ما بطور سمبلیک وجود خدا را نفع کرده ایم. نیایش در روبروی آتش تصدیق به پرستش خدا میباشد.احترام و تکریم به آتش در آتشکده نتیجه منطقی قبول اتش و جایگاه ان میباشد.
مترجم: شهرام فروزانفر
.................................................................................................................................................................
پاورقی مترجم: بر گرفته شده از سایت انترنتی موبد کامران جمشیدی:
آتش خود بگونه ای نقش پرچم/ درفش را برای بهدینان دارد
بگفته ی بزرگان دین، انتخاب آتش در دین زرتشتی بعنوان سمبول و پرستش سوی ، از این روست، که باور دارد انسان باید:
- مانند آتش پاک و درخشان باشد.
- همانگونه که فروزههای آتش پیوسته بسوی بالا در جنبش است، انسان نیز باید کوشش بر آن باشد تا همواره بسوی والایی و رسایی پیشروی نماید.
- همچنان که فروزه های آتش هرگز به سوی پایین کشیده نمی شوند، انسان نیز نباید به سوی خواهش های پست نفسانی به پایین کشیده شود و همیشه هدفهای بزرگ معنوی را در دیده داشته باشد، تا به کمال انسانیت برسد.
- همانگونه که آتش چیزهای ناپاک را پاک می کند، وهرگز خود آلوده نمی شود ، انسان نیز باید با بدی و زشتی بجنگد ، بدون اینکه خود آلوده به بدی شود.
- همانگونه که آتش درخشنده است و همه چیز ها را درخشان می کند ، یک فرد زرتشتی هم باید از فروغ دانش و بینش خود دیگران را سیراب کند و از فروغ نیکی (اشا) یعنی پاکی نظام هستی برخودار باشد.
- آتش سرچشمه زیبایی و اساس زندگی است آتش همواره فعال و بی قرار بوده و تا پایان زندگی خود دمی از کوشش باز نمی ایستد و انسان هم بایستی مانند آتش فعال بوده و از کار و کوشش باز نایستد.
- آن آتشی که درون آدمی را از آلودگی پاک می کند ، جز اَشا چیز دیگری نیست، که از راه فروزه های سه گانه (اندیشه -گفتار و کردار نیک) به دست می آید.